اولِ اولش توی رادیو منتقد فیلم بود و بعدها معلم شد. آنقدر با بچهها سروکله زد و تجربههای جالب به دست آورد که آخرش تصمیم گرفت برای بچهها داستان بنویسد. بعدها هم حتی بعد از اینکه بیشتر از چهل تا کتاب برای بچهها نوشت، ارتباطش را با بچهها قطع نکرد و هنوز هم که هنوز است از وبسایتش حرفها و نظرهای دوستهای کوچولویش را میخواند. کتابهای پت جایزههای زیادی درو کرده، مثل: جایزهی یانگ تلگراف و بریلینت بوک. کتابهای پت تا حالا به بیستوسه زبان مختلف دنیا ترجمه شدهاند.
عقرب، پروندهی سّری کارآگاههنری و دستیارش تاشا ، خیالت تخت، من بچه شرم و مجموعهی قصههای باپدرومادر کتابهای دیگری هستند که از همین نویسنده در نشر هوپا منتشر شده است.

مریم فیاضی
مترجم
ترتیب تولد توی خانوادهی پدری مریم اینطوری است: دو تا خواهر بزرگتر، مریم، یک خواهر کوچکترِ تهتغاری. شاید برای همین است که همیشه برای داشتن جایگاهی خاص تلاش میکند. در دانشگاه تهران مدیریت صنعتی خوانده، اما همیشه دوست داشته آدمها را دور خودش جمع کند و برایشان داستان بگوید. نمیداند اصلاً بزرگ شده یا نه. اما فکر میکند همان روزی که مامان شد، بزرگ هم شد. مامانِ دوتا پسر بازیگوش و باحال که نمیگذارند آب خوش راحت از گلوی مامانشان برود پایین، اما در عوضِ گرفتنِ این آرامش باعث شدهاند مامانشان لذتبخشترین حس دنیا را مزهمزه کند. به نظر خودش که تازه اول راه است و هنوز آنقدرها نویسنده و مترجم نیست. اما دلش خیلی روشن است. از تاریکی خوشش نمیآید، از تنهایی هم. عاشق کارهای داوطلبانه است و از کار اجباری بیزار. عاشق رنگ آبی، گلوگیاه، چایی، گوشواره و خرتوپرتهای قدیمی است. وزن آب و مجموعهی ماجراهای مگسی ویززز و سَرمگس کتابهای دیگری هستند که با ترجمهی او در نشر هوپا منتشر شده است.